بیشتر و بیشتر بیشتر و بیشتر وقتی 6 ساله بودم داستان مورد علاقه ام در مورد کرم ابریشمی بود که نمی توانست به اندازه کافی غذا بخورد. علت علاقه ام به این داستان این بود که من عاشق غذا بودم: کلوچه، آبنبات، شیرینی، سیب زمینی سرخ کرده و کلاً همه نوع غذا، و غذایی که …
اعتیاد فعال پر از وعده های دروغ اعتیاد فعال پر از وعده های دروغ زمانی که ۲۰ سال داشتم سفر بهبودی من شروع شد. یک دختر بچه ورشکسته روحی و روانی یا بهتر بگویم یک خانم ورشکسته که به واسطه اعمال و نگرش هایش که بر گرفته از پوچی بود کمتر از یک دختر بچه …
نامه قطع رابطه با مواد نامه قطع رابطه با مواد مواد گرامی) :)Dear Drugsn برخی از بهترین سالهای زندگی ام با شما سپری شد. یاد گرفتم که از هیچ چیز چیزی بسازم و نتیجه اش شما بودی. خیلی ها به من هشدار دادند، خیلی ها از شما بیم دارند ولی من این را با تمام …
بیماری در دوران بهبودی بیماری در دوران بهبودی اسم من پیتر و یک معتاد، 6 ماه و 5 روز است که پاک هستم و می خواهم تجربه خودم از بیماری و درمان در دوران بهبودیم را در اختیارتان بگذارم. در سن 22 سالگی در سال 1977 قبل از اجرای طرح تزریق سالم/ایمن، مبتلا به بیماری …
لحظات سرنوشت ساز لحظات سرنوشت ساز آن یک ساعت ظریف سرنوشت ساز عجب شبی! ما چهار نفر بعد ازسپریکردن یک روز خدماتی، برای شام و شرکت در یک جلسه زدیم بیرون. با یک ون سفید، شبیه ماشین کمپهای بهبودی که تازه واردها را به جلسه میآورد، وارد محوطه پارکینگ جلسه شدیم. ما حدود سی سالی …
بالاخره با راهنمایم تماس گرفتم بالاخره با راهنمایم تماس گرفتم و همینکه گفت: سلام، شروع کردم به صحبت از اینکه توی زندگیام چه مشکلاتی هست. به او گفتم «هیچ کاری درست پیش نمیره، هیچ کسی درست رفتار نمیکنه، مشکلات مالی دارم، تو خونه، سر کارم، با بچه هام مشکل دارم، با آب و هوا، با …
شرایط زندگی شرایط زندگی من این نامه را در چند وقتی که از 40 سالگی پاکی ام میگذرد با مقداری شرم و خجالت مینویسم. این زمان زیادی است، آن قدر زیاد که از زمانی که برای اولین بار پاک شدم تغییرات زیادی از جهات مختلف در زندگی ام رخ داده است. روح و ذهن من …
بهبودی چیست؟ بهبودی چیست؟ تعریف بهبودی در فرهنگ لغت، «برگشتن به یک حالت اولیه » است. ولی این معنی ممکن است برای بعضی از ما شبهه ایجاد کند، چرا که «حالت اولیه » ما ممکن است چندان هم خوش و خرم نبوده باشد. در هیج دوره ای یادم نمی آید دست کم اندکی خرابکاری نکرده …
شما من را زنده نگه می دارید شما من را زنده نگه می دارید پاکی ام را در یک مرکز بازپروری به دست آوردم و 11 ماه آنجا زندگی کردم. هر شب جلسه میرفتم و هر وقت میتوانستم جلسه خانگی هم شرکت میکردم و آخر هفته 3 جلسه در روز شرکت میکردم. به مدت 7 …
چه کسی کنار تو نشسته است چه کسی کنار تو نشسته است من شما را میشناسم. شما آقا یا خانم فلانی هستی که در جلسه فلان شرکت میکنی و در باشگاه بهمان جایی که انجمنیها در هر جای ایالات متحده یا هر جای جهان هستند شرکت میکنی. یک شب شما را در جلسه ساعت 8 …