انجمن معتادان گمنام UK

دسامبر 2021

نفس حیات

نفس حیات

نفس حیات نفس حیات,معتاد مادر زاد,نور بهبودی,احساس پاکی,معجزه بهبودی من در پذیرش این واقعیت که معتاد مادر زاد هستم هیچ مشکلی ندارم. اصلا بیماری من ژنی است. من در جایی بزرگ شدم که در آن تنها بچہ سفید پوست کلاس – «Haole» – بودم. در زبان اهالی هاوایی، «ha ole» یعنی کسی که نفس حیات یا جان […]

نفس حیات بیشتر بخوانید »

زندگی و مرگ در NA

زندگی و مرگ در NA

زندگی و مرگ در NA زندگی و مرگ در NA,معتاد جویای بهبودی,شور و حرارت NA,بیماری وخیم اعتیاد من اولین بار در آگست ۱۹۸۶ به NA آمدم. آن موقع چشمم دنبال تفاوتها بود، به همین دلیل رفتم و یک سال و نیم دیگر مصرف کردم. وقتی برگشتم، تسلیم شدم و آمادگی پیدا کردم هر کاری برای پاک ماندن

زندگی و مرگ در NA بیشتر بخوانید »

من منحصر به فرد بودم

من منحصر به فرد بودم

من منحصر به فرد بودم من منحصر به فرد بودم,امتحان کردن مواد مخدر,نقطه مشترک بیماری اعتیاد,معتادان دردمند جایی نداشتم که به آن رو بیاورم . احساس می کردم انگار هیچ کس نمی تواند کمکم کند، چون وضعیتم با دیگران خیلی فرق دارد. خیال می کردم محکوم به ادامه مسیر خودویران گرانه ای هستم که همان

من منحصر به فرد بودم بیشتر بخوانید »

معتاد دانشگاهی

معتاد دانشگاهی

معتاد دانشگاهی معتاد دانشگاهی,آخر خط اعتیاد,مشکل مواد مخدر,معتاد حقه باز,دشمن اعتیاد صدایی خش دار از بیسیم پلیس، مشخصات مرا به مأموران اعلام کرد. پا به دو گذاشتم و در آن صبح یخ زده، با حرکات مارپیچی به سمت آپارتمانم حرکت کردم. کاپشنم را پشت و رو پوشیده بودم تا رنگش با مشخصات اعلام شده فرق

معتاد دانشگاهی بیشتر بخوانید »

صرف نظر از سن

صرف نظر از سن

صرف نظر از سن صرف نظر از سن,اسم معتادان گمنام,تا گلو در اعتیاد,بزم مواد مخدر,احتیاج به بهبودی اولین عضو NA که با او حرف زدم هم سن و سال مادرم بود. سال اول دبیرستان بودم و از تابستان به این طرف چیزی مصرف نکرده بودم. قبلش فقط چند ماه مواد مخدر مصرف کرده بودم؛ اما همان چند

صرف نظر از سن بیشتر بخوانید »

به دور از تنهایی,حاصل اعتیاد,رنج اعتیاد,در به در مواد مخدر,تجربه بودن در NA

به دور از تنهایی

به دور از تنهایی به دور از تنهایی,حاصل اعتیاد,رنج اعتیاد,در به در مواد مخدر,تجربه بودن در NA شصت و یک سالم است و پانزده سال است که پاکم. من و شوهرم با هم پاک شدیم. او پنجاه و دو سالش بود و من چهل وشش سال. آن موقع سن و سال بچه های ما از

به دور از تنهایی بیشتر بخوانید »

ما نیز بهبود می یابیم

ما نیز بهبود می یابیم

ما نیز بهبود می یابیم ما نیز بهبود می یابیم,یافتن بهبودی,گروه و معتادان در حال عذاب من در دوران کودکی هیچ جور آموزشی در مورد مقوله خدا ندیدم. پدر من با اینکه در خانواده بسیار مؤمنی بزرگ شده بود، تمام اعتقادات مذهبی دوران کودکی اش را رد می کرد. من هم نمی توانستم باور کنم

ما نیز بهبود می یابیم بیشتر بخوانید »

یک نمونه پژوهشی

یک نمونه پژوهشی

یک نمونه پژوهشی یک نمونه پژوهشی,توانایی اعضای NA,ماهیت بیماری اعتیاد,باعث لغزش من معتاد هستم ؛ و در معتادان گمنام یاد گرفته ام که این جمله یعنی چه ، فهمیده ام که ما چه جور آدم هایی هستیم، چه چیزهای مشترکی داریم، و چه طور در کنار هم بهبود می یابیم. نیاکان پدر و مادر من جزو «كانی

یک نمونه پژوهشی بیشتر بخوانید »

از سردستگی جنایتکاران تا گردانندگی جلسه

از سردستگی جنایتکاران تا گردانندگی جلسه 

از سردستگی جنایتکاران تا گردانندگی جلسه  از سردستگی جنایتکاران,تا گردانندگی جلسه,مواد مخدر و خشونت,آرمان بهبودی,آزادی از اعتیاد من در جنوب شهر لس آنجلس بزرگ شدم. در بچه گی دچار آسم حاد بودم و هر هفته باید دارو تزریق می کردم تا بیماری ام عود نکند. با سایر بچه ها احساس تفاوت می کردم، چون نمی

از سردستگی جنایتکاران تا گردانندگی جلسه  بیشتر بخوانید »

جان آرام

جان آرام

جان آرام جان آرام,اعتیاد و بیماری,راه های بهبودی در NA,مفهوم اعتیاد,مصداق اعتیاد من یک معتاد در حال بهبودی شاکر هستم که به تازگی بیست و پنجمین سالگرد پاکی ام را به کمک NA و لطف خدا جشن گرفتم… و دچار دو بیماری روانی هستم ، افسردگی و اسکیزوفرنی حاد. و بله، همین من، از نعمت

جان آرام بیشتر بخوانید »