ارسالها: 936
موضوعها: 918
تاریخ عضویت: May 2021
اعتبار:
1
سپاس ها 5
سپاس شده 5 بار در 5 ارسال
2021/05/16، 03:12 AM
سوال 12: به چه صورت اعتیاد خود را با اعتیاد دیگران مقایسه کرده ام؟ آیا اعتیاد من بدون مقایسه و به اندازه کافی بد و مشکل ساز هست؟
ارسالها: 184
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2021
اعتبار:
1
سپاس ها 0
سپاس شده 6 بار در 5 ارسال
شدت بیماری و سرعت بازیابی با هم فرق می کند ، این شدت به وابستگی ها و رنجش هاش من بستگی دارد و این سرعت به عملکرد من به اصول ،زمانی که خود بزرگ بینی و یا احساس خود کم بینی و حقارت به سراغ من بیاید ، باعث می شود من در مورد دیگران قضاوت کنم واز مقایسه ی خودم با آنها شروع می شود
مثال:از نظر قیافه مقایسه می کنم،از نظر مالی مقایسه می کنم، از نظر خانوادگی مقایسه می کنم ـطرف پفک نمکی مصرف می کرده و آمده NA
ارسالها: 307
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2021
اعتبار:
0
سپاس ها 12
سپاس شده 20 بار در 14 ارسال
همیشه برای ادامه مصرفم دلایل پوشالی میاورم – چه در گذشته برای مصرف مواد مخدر و چه امروز برای مصرف نواقصم – اعتیاد خود را مقایسه می کردم تا مجوز مصرف می کردم مثلا می گفتم که من هنوز کارتن خواب نشده ام و یا هنوز خانواده ام سر جایش هست –و این مقایسه برای من به منزله فرار از واقعیت بود و لایه ای از انکار بود تا خرابکاری خودم را نبینم
قسمت دوم سوال : بدون مقایسه هم بیناریم برایم درد سر ساز است و کار خود را انجام می دهد – از طریق ترسهایم فلج شده ام و تنهای و انزوا را تجربه می کنم
من با کنترل دیگران نواقص و رفتارهای انها در موردشان قضاوت می کنم و خودم را بهتر از انها می دانم من مقایسه می کنم تا بار مسئولیتم کمتر شود و بعد از این مسئله برای سرپوش گذاشتن روی رفتارم سواستفاده می کنم تا نقش خود را نبینم و مجوزی برای ادامه ان رفتار داشته باشم و خودم را تبرئه کنم مثال بارز ان جمله معروف می خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو می باشد ولی امروز می دانم من امروز حق قضاوت در مورد دیگران و مقایسه بیماریم با انها را ندارم
ارسالها: 217
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2021
اعتبار:
0
سپاس ها 13
سپاس شده 15 بار در 15 ارسال
من تا زمانی که واقعیت ها را در بهبودی و زندگی نادیده بگیرم تحت کنترل بیماری ام هستم چرا که فقط به نیازهای خودم توجه میکنم و سعی میکنم خود را از واقعیت ها دور کنم و همیشه خودم را با کسانی که وضعیتی بدتر از من داشتند مقایسه میکردم و گاها میکنم تا خودم را قانع و قابل تحمل جلوه دهم.
بیماری من بخصوص انکار و مقایسه کردن به من اجازه نداده و نمیدهد که بطور درست و واقع بینانه جایگاه خود را در زندگی ببینم و همین باعث میشود رابطه ی عاطفی خوبی نتوانم با اطرافیانم برقرار کنم. وقتی مروری به زندگی گذشته و حال دارم اعتیادم به اندازه کافی بد و مشکل ساز بوده که از نظر مالی ،اجتماعی و شخصیتی ورشکسته شدم و هنوز هم نمیتوانم رابطه ی خوبی با نزدیکان داشته باشم .
خیلی وقت ها بیماری ام را فراموش میکنم فکر میکنم با بیماری ام مشکلی ندارم و خوب شدم .
زمانی که سر جای خودم نیستم هرکس از روی بیماری با من رفتار کند بلافاصله واکنش نشان میدهم.