امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 12: به چه صورت اعتیاد خود را با اعتیاد دیگران مقایسه کرده ام؟ آیا اعتیاد من بدون
#1
Heart 
سوال 12: به چه صورت اعتیاد خود را با اعتیاد دیگران مقایسه کرده ام؟ آیا اعتیاد من بدون مقایسه و به اندازه کافی بد و مشکل ساز هست؟
پاسخ
#2
شدت بیماری و سرعت بازیابی با هم فرق می کند ، این شدت به وابستگی ها و رنجش هاش من بستگی دارد و این سرعت به عملکرد من به اصول ،زمانی که خود بزرگ بینی و یا احساس خود کم بینی و حقارت به سراغ من بیاید ، باعث می شود من در مورد دیگران قضاوت کنم واز مقایسه ی خودم با آنها شروع می شود

مثال:از نظر قیافه مقایسه می کنم،از نظر مالی مقایسه می کنم، از نظر خانوادگی مقایسه می کنم ـطرف پفک نمکی مصرف می کرده و آمده NA
پاسخ
#3
همیشه برای ادامه مصرفم دلایل پوشالی میاورم  چه در گذشته برای مصرف مواد مخدر و چه امروز برای مصرف نواقصم  اعتیاد خود را مقایسه می کردم تا مجوز مصرف می کردم مثلا می گفتم که من هنوز کارتن خواب نشده ام و یا هنوز خانواده ام سر جایش هست و این مقایسه برای من به منزله فرار از واقعیت بود و لایه ای از انکار بود تا خرابکاری خودم را نبینم
قسمت دوم سوال : بدون مقایسه هم بیناریم برایم درد سر ساز است و کار خود را انجام می دهد 
 از طریق ترسهایم فلج شده ام و تنهای و انزوا را تجربه می کنم

من با کنترل دیگران نواقص و رفتارهای انها در موردشان قضاوت می کنم و خودم را بهتر از انها می دانم من مقایسه می کنم تا بار مسئولیتم کمتر شود و بعد از این مسئله برای سرپوش گذاشتن روی رفتارم سواستفاده می کنم تا نقش خود را نبینم و مجوزی برای ادامه ان رفتار داشته باشم و خودم را تبرئه کنم مثال بارز ان جمله معروف می خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو می باشد ولی امروز می دانم من امروز حق قضاوت در مورد دیگران و مقایسه بیماریم با انها را ندارم 
پاسخ
#4
من تا زمانی که واقعیت ها را در بهبودی و زندگی نادیده بگیرم تحت کنترل بیماری ام هستم چرا که فقط به نیازهای خودم توجه میکنم و سعی میکنم خود را از واقعیت ها دور کنم و همیشه خودم را با کسانی که وضعیتی بدتر از من داشتند مقایسه میکردم و گاها میکنم تا خودم را قانع و قابل تحمل جلوه دهم.
بیماری من بخصوص انکار و مقایسه کردن به من اجازه نداده و نمیدهد که بطور درست و واقع بینانه جایگاه خود را در زندگی ببینم و همین باعث میشود رابطه ی عاطفی خوبی نتوانم با اطرافیانم برقرار کنم. وقتی مروری  به زندگی گذشته و حال دارم اعتیادم به اندازه کافی بد و مشکل ساز بوده که از نظر مالی ،اجتماعی و شخصیتی ورشکسته شدم و هنوز هم نمیتوانم رابطه ی خوبی با نزدیکان داشته باشم .
خیلی وقت ها بیماری ام را فراموش میکنم فکر میکنم با بیماری ام مشکلی ندارم و خوب شدم .
زمانی که سر جای خودم نیستم هرکس از روی بیماری با من‌ رفتار کند بلافاصله واکنش نشان میدهم.
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان