درگذشته مشخص است که هیچ کسی تحمل من رانداشت.دربهبودی هم بیماری من یعنی رفتارهای خودمحورانه ام،خشم، توقع،عدم پذیرش وغیره باعث شده که من درگیری لفظی پیداکنم، وازدیگران وخانواده دورشوم ،هرازگاهی خلا عاطفی دارم.
درگذشته بی آبرویی درست می کردم، آنهاهم درمقابل به من سرویس نمی دادند، امروزهم مشکلاتم باعث شده که من به نوعی از خانواده ناراضی شوم، یاهردوناراضی باشیم، امروز هم گاهی اوقات سخت میتوانند خانواده مراتحمل کنند یامن خانواده را.
درگذشته بی آبرویی درست می کردم، آنهاهم درمقابل به من سرویس نمی دادند، امروزهم مشکلاتم باعث شده که من به نوعی از خانواده ناراضی شوم، یاهردوناراضی باشیم، امروز هم گاهی اوقات سخت میتوانند خانواده مراتحمل کنند یامن خانواده را.