امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 11 :چگونه دیگران را برای رفتار خودم سرزنش کرده ام ؟
#1
Heart 
سوال 11 :چگونه دیگران را برای رفتار خودم سرزنش کرده ام ؟
پاسخ
#2
من معمولا زمانیکه مسولیت رفتار و اشتباهات خودم را نمی پذیرم سعی میکنم دیگران را سرزنش کنم و انها را مقصر بدانم. وقتی در حال فرار از واقعیات زندگی و شخصیت خود هستم/ وقتی نواقص خودرا نمی پذیرم/ وقتی شهامت اقرار ندارم یعنی در واقع دارم بیماری خود را انکار میکنم و تا زمانیکه دست از انکار برندارم نمیتوانم کاری برای بیماری خود کنم و قدمی در راه بهبودی بردارم 
پاسخ
#3
من معمولا زمانیکه مسولیت رفتار و اشتباهات خودم را نمی پذیرم سعی میکنم دیگران را سرزنش کنم و انها را مقصر بدانم. وقتی در حال فرار از واقعیات زندگی و شخصیت خود هستم/ وقتی نواقص خودرا نمی پذیرم/ وقتی شهامت اقرار ندارم یعنی در واقع دارم بیماری خود را انکار میکنم و تا زمانیکه دست از انکار برندارم نمیتوانم کاری برای بیماری خود کنم و قدمی در راه بهبودی بردارم 
پاسخ
#4
من همواره در تمام مسائل و مشکلات که نتیجه بیماری من است سعی می کنم دیگران را مقصر اصلی جلوه دهم و نقش خود را نادیده جلوه دهم و بعد به دنبال شریکی برای اشتباهات خود هستم تا بتوانم احساس گناهی که به من دست می دهد و از زیر بار رفتارم مسئولیت شانه خالی کنم و شروع به سرزنش دیگران می کنم و به اصطلاح از روش فرا فکنی استفاده می کنم تا نقش خودم را انکار کنم مثلا برای خشم و عصبانیت خودم و کتک زدن دیگران پدر و مادرم را مقصر می دانستم که مرا درست تربیت نکرده اند  بی پولی و فقر مالی را گردن خانواده می اندازم  دیگران را در بدبختی خودم مقصر می دانم و خداوند را علت بد بختی دنیا می دانم  دیگران من را عصبانی می کنند  مادرم علت نداشتن اعتماد به نفس من است  اگر در تحصیل موفق نشدم علت نظام تحصیلی بود  اگر ورزش را رها کردم پدرم حمایت نکرد  صاحب کاران علت بیکار شدن من بودند 
پاسخ
#5
زمان اعتیاد فعال به طریقهای مختلف برای خودم دیگران راسرزنش کردم وحال نیز میکنم مثل: اینکه چون درمحله فقیر نشین یااین مکان متولد شدم وزندگی کردم معتاد شدم وگرنه نمی شدم وخیلی راحت دیگران راسرزنش میکردم.
حال هم مواقعی حضورم درخانواده کمرنگ میشود، مورد اعتراض قرار میگیرم، راحت میگویم اگرمصرف کننده بودم خوب بود.
خانواده مرا درک نمی‌کنند  یاخواستهایی دارند فوری آنها راسرزنش میکنم وبرای فراراز مسئولیت  عملکردآنها رابه رخشان می کشم و میگویم چون تواین کارراکرده ای پس من این کارراانجام نمیدهم.
همیشه درهرکاری دیگران رامقصر میدانم، نقش خودم رانمی بینم، کاستی های دیگران راخیلی زود به رخ آنها میکشم ومیخواهم سرپوشی بگذارم روی رفتارهای خودم ووقتهایی که غرورم لطمه میخورد بارفتارم واکنش نشان میدهم آن هم ازروی خشم بعدشروع به قضاوت وسرزنش آنها میکنم.
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان