امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 5 : قسمت خودمحورانه بیماری من چگونه زندگی من و اطرافیانم تاثیر می گذارد ؟
#1
Heart 
سوال 5 : قسمت خودمحورانه بیماری من چگونه زندگی من و اطرافیانم تاثیر می گذارد ؟
پاسخ
#2
وقتی خودمان عقل کل حساب میکنیم منزوی  میشویم وقتی منزوی شدیم حساس بد بین منفی گرابی اعتماد نا امید خود خواحق بجانب ووو؟به فکرجسم روان معنویت خودمان نمیرسیم واینها باعث ناهنجارری زندگی خود واطرافیان مشود اطمینان ازبین می رود مخفی کار می شویم با دیگران تحقیر آمیزبرخود میکنیم بیماری خودرا به دیگران انتقال می دهیم خود محوری یکی از اصلی ترین بیماری ماست که کنترول زندگی مارا بدست می گیرد خود محوری نقط مقابل خدا محوری است که خواست خدا در آن نقشی ندارد..
پاسخ
#3
خودمحوری : من بر این باورم که همه دنیا وظیفه دارند که به من خدمت کنند تا من به منافع خودم برسم و دنیا باید حول محور من بچرخد ( هر چی من بگم )-قسمت خودمحورانه بیماری انجایی است که من منافع مشترکم را با دیگران نادیده می گیرم چیزی که خود دوست دارم انجام می دهم
خودمحوری به عنوان زیر بنای بیماری من باعث می شود نواقص من عود کند و من در اجبار به عمل از روی انها گیر کنم 
خودخواه شوم و همه چیز را برای خود بخواهم  و دیگران را مجبور کنم انگونه که من دوست دارم رفتار کنند  خودم را در همه جا حق به جانب می بینم  همواره سعی در کنترل و تغییر دیگران داشته باشم  شرایط و منافع دیگران را در نظر نگیرم  برای رسیدن به اهدافم دست به هر کاری بزنم  و از دیگران پلی برای اهدافم بسازم  همواره در حال سرزنش دیگران هستم  سریعا به هرکس و هر چیزی وابسته می شوم  احساس مالکیت می کنیم  با همه متوقعانه برخورد می کنیم  نمی توانم به دیگران اعتماد کنم  برای دیگران قابل اعتماد نی ستم  شروع به خسارت زدن به خودم و دیگران می کنم  در هر رابطه ای دنبال اینم که چیزی برای من داشته باشد  خودم را عقل کل می دانم مشورت نمی کنم و همیشه شکست می خورم  خودم را بی نیاز به دیگران می دانم در حالیکه محتاج به دیگران هستم  در نهایت مثل تند بادی بی رحم به زندگی خودم و اطرافیان می تازم و زندگی را به خودم و اطرافیان تیره و تار می کنم  روابطم کوتاه مدت و متشنج می شود احساس ارزشمندی در من از بین می رود و از روحانیت دور می شوم  احساس خلا و پوچی می کنم و به انزوا و تنهای خود فرو می روم و تنها می مانم 
پاسخ
#4
خودمحوری من باعث شده بعداز هرکاری نتیجه منفی عایدم شودومنجربه حال بدی وپشیمانی می‌شود وتاثیری که روی من می‌گذارد باعث میشود ازخودم دور شوم وقتی ازخودم دور شوم تاثیرمنفی روی اطرافیانم می گذارم ارتباط خوب و شفافی درهمه شرائط ندارم از نظر عاطفی به خانواده، همکاران وحتی رهجوها لطمه میزنم وحوصله هیچ کس را ندارم حتی خودم.
خودمحوری باعث خودخواهی،غرور،قضاوت وکنترل میشود وفکر میکنم راه درستی رادنبال میکنم ومیخواهم آن را به دیگران تحمیل کنم.
همیشه حق رابه خودم میدهم وقتی خود محوریم گل میکند ناراضی،متوقع،طلب کاروبی ملاحظه میشوم تاموقعی که با خواستهای خودم کنار بیایم بابرنامه هستم باجلسات وباخداوند ارتباط دارم.
باترازقدم ده زندگی میکنم.هرموقع پذیرشم پایین رودتاثیرگذاردرزندگی من اطرافیانم می‌شود.
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان