امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 8 : آیا لغت (( اخلاقی )) مرا آزار می دهد ؟ چرا ؟
#1
Heart 
" ترازنامه اخلاقی " 



سوال 8 :  آیا لغت (( اخلاقی )) مرا آزار می دهد ؟ چرا ؟ 
پاسخ
#2
بله چون گاهی فکر می کنم اخلاق فلسفه خاصی می خواهد چون از بچگی همیشه لغت اخلاقی از طرف مدرسه و خانواده و مذهب و تلویزیون و غیره برایمان به صورت خاصی جا افتاد ما اخلاق را در وجهه ادم های خشک و بی روح و یا مذهبی می دیدیم و همانطور که کتاب می گوید اکثر ما سوابق نا خوشایندی از اخلاق داریم  به عنوان یک معتاد تعریف مشخص و معیار واحدی برای اخلاق نداشتم و همیشه اکثر اخلاقیات و معیار های من از طرف دیگران ردو یا سرکوب شد ( لغت اخلاق برای موفق ها  طعنه زدن خانواده )
ممکن است شنیدن کلمه اخلاق در این قدم خود یاد اور رنجش هایمان از خانواده جامعه مقامات و مدیران شود و باعث شود از فلسفه قدم چهارم دور شویم  اما باید بدانیم که این کلمه اخلاقی هیچ ربطی به  محدودیت ها و قضاوت های مقامات و اخلاقیات جامعه ندارد بلکه معیار واحدی است که ما از ان استفاده می کنیم تا اخلاقیات ارزش ها و اصول شخصی و انسانی خودمان را شناسایی کنیم 
پاسخ
#3
با سلام....
اگر چه امروز بمراتب خیلی خیلی کمتر از گذشته از این کلمه آزار میشوم اما هنوز گاهی اوقات شرایطی پیش میاید که از این کلمه آزار مییبینم.

امروز گاهی درگیر اصول ارزشی خودم با اصول ارزشی دیگران میشوم چون مورد مقایسه با دیگران قرار میگیرم.
در اخلاقیات و ارزشهای اصولی احساس میکنم دست و پایم بسته است و محصورم اخلاقیات مجموعه ایی از اصول ها ، ارزشها و معیارهای سالم و انسانی هستند که در واقع باید انسانها را محدود کنند مثل عقاید مذهبی ، اجتماعی ، خانوادگی ، پذیرش دیگران ، دیگر خواهی منافع مشترک ، کمک به یکدیگر ، سازندگی ، حیات بخشیدن به سایر مخلوقات خداوند و غیره....... اما اخلاقیات من بر اساس تمایلات شخصی بدون در نظر گرفتن دیگران است.
معیارها و شیوه های عملکرد من در رابطه با خودم و دیگران و دنیای اطرافم اخلاقیات من هستند و قرار است در این قدم به برسی آنها بپردازم و هدف نهایی هماهنگی و همکاری با پیرامون است نه جنگ و مقایسه.

در اینجا اخلاقیات مختص آنسانهای خوب ، سازنده و مقید به اصول و ارزشهای سالم و درست هستند و به این اشخاص لقب خوش اخلاق ، با اخلاق گفته میشود و این ویژگی در من (معتاد) ضعیف است و با شرایط تغییر میکنند و ثابت نمیماند و در زندگی هیچوقت از این الویت برخوردار نبودم.
در زندگی من پدر و مادر ، بزرگترها ، مدیر مدرسه ، معلم ، مامورین و سازمانها از من رضایت نداشتند و من را قانون شکن خطاب میکردند و این مسئله باعث شده بود از این کلمه متنفر باشم.
تصویر منفی و دردآوری که از مفهوم این کلمه به دلیل محدویت های موجود در آگاهی من وجود دارد باعث آزار من میشود.
هر وقت با تعصب به اخلاقیات و ارزشهای خودم نگاه کردم دچار مشکل شدم
قدم چهارم و ترانامه اخلاقی کمک میکند خودم را با بالانس کنم.
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان