امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 5: من چگونه طبق اراده شخصی خود عمل کرده ام ؟ انگیزه هایم چه بوده اند ؟
#1
Heart 
اراده شخصی



سوال 5: من چگونه طبق اراده شخصی خود عمل کرده ام ؟ انگیزه هایم چه بوده اند ؟
پاسخ
#2
مثالها : در حالیکه نیازم چیز دیگری بود گوشی عوض کردن  کامپیوتر و غیره  در مورد کارم مشورت نکردن با راهنما و دیگران  رهجو گرفتن  کنترل خانواده و رهجو و همکاران  خدماتم در برنامه  افراط در شهوت رانی  سرویس ندادن عاطفی و مالی به خانواده  برنامه ریزی خودخواهانه و بیمار گونه
سپردن دو نوع : اراده شخصی 
 اراده خداوند
چگونگی اراده شخصی : مجذوب خود بودن 
 ملاحظه و مراعات دیگران را کنار گذاشتن  دنبال منافع و خواسته های خود بودن  سعی در تغییر شرایط به دلخواه خودم  زندگی از روی نواقص و هوای نفس  در نظر نگرفتن احساسات و نیاز و منافع دیگران  خودخواهی و خود محوری  مشورت نکردن و یکه تازی کردن  تسلیم نبودن  از روی ترس عمل کردن  موافقت و یا مخالفت دیگران را در نظر نگرفتن  نداشتن حق انتخاب  له کردن دیگران و گاهی هم برعکس  کنار کشیدن کامل و خودفریبی و تنها شدن  به هر قیمتی به خواسته رسیدن  وسوسه و اجبار  پاسخ دادن به تمایلات انی -
انگیزه هایم : لذت طلبی 
 رسیدن به رشد و اهدافم و خواسته ها  تایید طلبی و ارضاع کردن بیماری و نواقصم  انتقام گرفتن و جلب توجه و نظر دیگران  مصرف نواقص و سیراب کردن بیماری  پوشش دادن به ترسها و نواقص  خودم را مثبت جلوه دادن و ماسک زدن  خودمحوری و یکه تازی  ثابت کردن به دیگران که من هستم 
پاسخ
#3
با سلام....
یعنی گاهی من به هیچکس و هیچ چیز دیگری اعتماد ندارم و چون آدم واقع گرایی نیستم بجای توجه کردن تصور میکنم و از روی تصورم عمل میکنم.
مثلا معیار عملکرد من >>>> چگونه،کجا، با چه کسی یا با چه مقدار پول یا با چه ماشینی یا چه خونه ایی وووووهستند و بیرونیات میشود هدایتگر من و اینجا اراده خداوند هیچ نقشی برایم ندارد.
مثلا میخواهم به خودم کمک کنم بجای اینکه بر روی خودم متمرکز شوم و قدمهارو مرور کنم تصور میکنم اگر اینگونه عمل کنم موفق میشوم مثلا در معامله بجای اینکه مشورت کنم با تصور و برداشتم عمل میکنم و به مشکل میخورم.


بجای واقعیت با تصورات زندگی میکنم.انگیزه من بیشتر اثبات خودم است و فقط دنبال پذیرش اجتماعی هستم و همه کارها را برای دیگران انجام میدهم.من خیلی شخصیت پرور هستم بجای اینکه اصولگرا باشم.

مثلا در خودخواهی ،حکومت،سلطه طلبی یا زورگویی شاید همه چیز خوب بنظر برسد ولی دیگرا چه عذابی میکشند را نمیبینم.

اعتیاد و اراده شخصی اول به افکارم میزند بعد به نیَتَم بعد به رفتارهایم ایده های بهبودی باید از دل اصول روحانی بیرو بیاید تا بشود اراده خداوند.
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان