امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سوال 15 : چه تجاربی از دیگر معتادان در حال بهبودی در مورد فرایند به باور رسیدن .....
#1
Heart 
سوال 15 : چه تجاربی از دیگر معتادان در حال بهبودی در مورد فرایند به باور رسیدن  شنیده ام ایا هیچ یک ازانها را در زندگی خود امتحان کردم ؟
پاسخ
#2
قسمت اول سوال - مهمترین تجارب همدردان در حال بهبودی که در مورد فرایند به باور رسیدن به آنها کمک کرده و به آنها اشاره نموده اند که بشرح ذیل است ؛

صبوری کردن - حرف گوش کردن - صداقت داشتن - قدمها را مرتب کار کردن - جلسات را منظم رفتن - راهنما گرفتن – به برنامه اعتماد کردن - مطالعه نشریات - دعا کردن - خدمت کردن بخود و دیگران - تعادل در مثلث بهبودی - مشورت کردن - و . . .

قسمت دوم سوال - بله ما چون خواهان رسیدن به این باور هستیم ، لذا سعی میکنیم که تجارب بهبودی دیگر معتادان را امتحان کنیم بخصوص در شرایط فعلی کارکردن قدمها از الویتهاست ، هر چند گاهی مسامحه میکنیم و از روی سهل انگاری در رابطه با عمل کردن به این تجارب تنبلی میکنیم ولی چون برنامه ما یک برنامه روزانه است باز خود را در مسیر این تجارب قرار میدهیم .

همانطوریکه دانش ما کم کم ارتقاء پیدا میکند ، بنابراین باورهای ما هم با دانش و آگاهی و شناخت ما عمیق تر میشوند در واقع بخاطر همین است که میگویم ( فرایند باور ) در واقع فرایند یعنی ؛

مجموعه عواملی که برای کامل کردن یک هدف خاص در کنار هم و در یک امتداد قرار میگرند فرایند نامیده میشود .

باورهای ما مثل یک نهال است و ما باید برای آنها شرایطی مناسب را فراهم کنیم تا رشد کنند تا سرانجام ثمر و میوه بدهند


به روند سوالها اگر دقت کنیم..چون در قدم 2 هستيم.. شروع کرديم به روند ايمان اوري و تجربه آن
اين سوالات ميگويد چه کار کنيم تا ايمان آوري ما قوي ترشود؟
چاره ايي نداريم.به غير از اينکه از طريق قدمها. يک راه روحاني و معنوي را در پيش بگيريم..
واز تجربه ديگر معتادان در حال بهبودي استفاده کنيم.
تجربه در ان اي زياد است..اما سوال تجربه در مورد ايمان اوري خواسته.
ما با آن حالتي که وارد ان اي شديم حالت شوک بود.. از روي بدبختي.و.درماندگي .
اصلا به خدا ايمان نداشتيم .که حتي بخواهيم به آن شرک هم داشته باشيم
يکي از مواردي که گفته شد..تظاهر کن يا ماسک بزن..که ايمان داري. به عبارتي ادايش را در بياور
خيلي مسخره بود.. اما همان راهي بود که به مرور مارا به مقصد ميرساند.در عين ناباوري
يا در اوايل قدمها.فرآيند اقرار کردن...که اوايل باور نداشتيم. ما از ديگر معتادان ياد گرفتيم و تمرين کرديم
اين امر باعث شد که آن نيروي لازم از جايي که بايد ميامد..امد .. وخودش رو نشون داد
در اوايل پاکي تجربياتي که راهنما و اعضاي قديمي به ما ميدادند قبول ميکرديم
اما دوستان بايد به خاطر داشته باشيد پاکي که بالا ميره درک هم تعقيير ميکنه..و بايد هر چيزي رو بدون دليل قبول نکرد
البته براي خود من تا به حال نشده که راهنما حرف اشتباه بزنه.. واگر هم چيزي رو ندونه تا مشورت نکنه جواب نميده
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان