ارسالها: 936
موضوعها: 918
تاریخ عضویت: May 2021
اعتبار:
1
سپاس ها 5
سپاس شده 5 بار در 5 ارسال
2021/05/16، 03:13 AM
سوال 14: آيا من فكر مي كنم كه درباره اعتياد و بهبودي به اندازه كافي اطلاعات و دانش دارم تا بتوانم رفتارم را
قبل از اينكه از كنترل خارج شود، مهاركنم؟
ارسالها: 184
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2021
اعتبار:
1
سپاس ها 0
سپاس شده 6 بار در 5 ارسال
من هر موقع که می خواهم از واقعیت زندگی امروز یا مشکل ها و شخصیت خود فرار کنم خود را با گذشته مقایسه می کنم .
مقایسه قسمتی از انکار است . یعنی هر جا اذیت می شویم سریعا جیزی را انکار می کنم امروز توانایی های خود را انکار می کنم و با ابراز مقایسه زندگی گذشته با زندگی حال به تایید حال و شکل زندگی امروز می پردازیم .
غافل از اینکه من با این مقایسه توانایی های بالقوه خود را نادیده گرفتم و فقط پاک از مواد هستم .
بدین صورت خود را در چرخه و پروسه ی رشد و بهبودی قرار نمی دهم دیر نمی پاید که این یک نواختی مرا از مسیر بهبودی منحرف می کند امروز باید دور نگر باشم .
وبه قله نگاه کنم نه به جلوی پایم .
قسمت دوم :
امروز بسیار اذیت می شوم جرا که به خودم می گویم چرا اطلاعات من نسبت به مسایل اینقدر کم است .
عدم اگاهی نسبت به توانایی هایم موجب خود ازاری خواهد شد .
لذب انی مساوی است با درد پایدار و درد امروز مساوی است با لذت پایدار .
ارسالها: 307
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2021
اعتبار:
0
سپاس ها 12
سپاس شده 20 بار در 14 ارسال
قسمتی از انکار این است که به من می گوید تو راه کار داری – مدتی از سن پاکیت گذشته و به اندازه کافی اطلاعات و دانش در مورد بیماری به دست اورده ای – درگذشته در مورد بعضی از نواقص درد کشیده ام و کاملا باتجربه شده ام پس می توانم نواقص و بیماری را تحت کنترل در بیاورم – نیازی به راهنما نیست – دلیلی برای رفتن به جلسات و کارکرد قدم ها نداری و در نهایت به من می گوید تو راه کار داری و ان قدر ابزار داری که بتوانی جلوی بیماریت را قبل از درد بگیری – اما امروز می دانم که بیماری من هر روز شکل وفرم جدیدی پیدا می کند و کاملا غیر قابل پیش بینی است و هر چه من جلو تر می روم ان هم رشد می کند و ابزار به دست می اورد و کنترل برای من سراب است
ارسالها: 217
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2021
اعتبار:
0
سپاس ها 13
سپاس شده 15 بار در 15 ارسال
اگربله باشدسلامت عقل ندارم.
این فکر مرابه طرف سوق می دهد، اگرچنین فکرکنم خودبه خودنسبت به اصول برنامه وبهبودی بی حوصله میشوم،من بایدروزبه روزباتمرین وتکرار معالجه شوم. این فکرخودفریبی وخطرناک است. هرگاه من بگویم نمیدانم دری برای بهبودیم بازکرده ام .بیماری من ناشناخته است هرچقدراطلاعات ودانش پیداکنم چیزی ازبیماریم نمیدانم. زمانی که به برنامه وصل نیستم روزی صد مدل تغییرمی کنم، وقتی درشرایط قرار می گیرم ازکنترل خارج میشوم، به دانش واطلاعات نمیشود زیاد اعتماد کردبرنامه چگونگی عملکرداست.