سوال 3: چگونه آگاهی از فروتنی خودم ، به من در کارکرد این قدم کمک می کند ؟

[admin-nafa]

سوال 3:  چگونه آگاهی از فروتنی خودم ، به من در کارکرد این قدم کمک می کند ؟ 

[سپهر۱۸۷۷]

در قدم هفتم متوجه میشوم من قربانی بد شانسی نیستم من بر این باور بودم که انسان بسیار خوب و بدون عیب و نقصی هستم که کشف نشده ام و دیگران قدر مرا ندانسته اند!فروتنی کمک میکند که نسبت به خود احساس مهربانی کنم و در ضمن دست از سرزنش دیگران بردارم'و به این باور رسیدم که انتخابهای گذشته من بوجود اورنده زندگی امروزم بوده است'فروتنی کمک میکند که تمام سعی و تلاشم را برای تغییر انجام دهم اما نتیجه را به خداوند واگذار کنم'

[amir sh]

اگاهی از فروتنی کمک می کند متوجه شوم چگونه باید از این قدم استفاده کنم – مثلا در شرایط متفاوت چگونه فروتن باشم – کمک می کند چهر تایی دیگران را نخورم و اگر کسی من را به خاطر کاری اشتباه یا درست تائید می کند – در این زمانها اگاهی از فروتنی خودم باعث می شود که من بدانم که کارهای درست کار خداوند است و نادرست کار بیماریم – دیگر به جای بهبودی دنبال کمال طلبی و ادم مهمی شدن نیستم – می دانم معنای خوب بودن این نیست که بهبترین باشم بلکه این است که خودم باشم – حال برای اینکه از فروتنی خودم اگاه باشم اول نیاز است که بدانم فروتنی چیست ؟و چه تاثیری در بهبودی من داشته است ؟
فروتنی باعث می شود من بتوانم یک تصویر عادلانه – واقع بینانه و همه جانبه و صادقانه از خود پیدا کنم – از جایگاه شرایط خودم در دنیا و خانواده و اجتماع اگاه شوم و یک نگاه تک بعدی به خودم نداشته باشم و خودم را حقیر تر و پائین تر و یا برتر و بالا تر و با ارزش تر از دیگران نبینم – تن به خواری ندهم و بفهمم که نیازمند کمک در بهبودی هستم و باید از راهنما و اصول و خداوند درخواست کمک کنم
پاردکس قدم هفتم : تا زمانی که من احساس توانایی داشته باشم نمی توانم فروتنی داشته باشم و قدم هفتم را کار کنم

[بهادر ج]

خودم راهمینطورکه هستم پذیرفته ام دیگرتاییدطلبی وخودمحوری وغرورم باعث نمیشودتاخودم رابدون عیب ونقص وبالاترازدیگران ببینم.من هم به عنوان یک انسان سرشارم ازاحساسات و نیروهاوانرژی های خوب وبد همچنین از نواقص ومحاسن،که این نوع نگرش مرابانقاط کمبودهایم برای رسیدن به یک تعادل نسبی بیشتر آشناکرد.فروتنی دراین قدم یعنی دست ازجنگ برداشتن،پذیرش واقیت های موجودزندگی،خویشتن پذیری،آگاهی ازخوب وبد وجودمان وسپردن آنهابخداوند،فروتنی یعنی اینکه من عاجز وناتوانم یعنی پذیرش کمک خداوند وکنار رفتن ازجلوی خواست واراده او.
باآگاهی ازفروتنی خودم،دیگرافسوس گذشته رانمیخورم و خودآزاری وخودتخریبی نمیکنم، وجودنواقص وکمبودهایم راپذیرفته ام، ازخودمحوری وتاییدطلبی وغرورکاذبم دست برداشته ام،دیگران رابخاطر گذشته ام وچیزهایی که ازدست داده ام سرزنش نمیکنم،فروتنی باعث شده است تاازخداوندکمک بخواهم تاتغییرکنم.
ازنواقصم ومصرف آن خسته وعاجز شده ام وباآگاهی وتوکل بخداوند اقراربه شکست میکنم که دربرابراستفاده ازنواقصم عاجز وناتوانم و دست ازکنترل کردن آنهاکشیده ام،من باآگاهی ازفروتنی خودم که همان تصویرواقع بینانه ازخودم وجایگاهی که دراجتماع دارم است وبخوبی به آن واقف هستم،خیلی راحتترمیتوانم ازخداوند درخواست کنم تاکمبودهای اخلاقی ام رابرطرف کند تااینکه بااراده شخصی خودم جلوبروم.من باخواست واراده خودم نمیتوانم تغییرکنم.
فقط برای امروز،باآگاهی وتکیه برفروتنی خودم ویاری خداوند،باامیدواری زندگی میکنم وخودم رابرای تغییربیشترآماده میکنم تاخداوند تمامی کمبودهای اخلاقی مرابرطرف کند تا من هم بتوانم باکمک اصول روحانی برنامه واجرای آنهابه یک تعادل نسبی درزندگیم برسم.