اكثر ما اولين بار كه اين كلمات را شنيديم كه مي گفت "اگر نمي خواهي ديگر مجبور به مصرف نيستي" را به خاطر داريم. براي اكثر ما شنيدن اين پيام تكان دهنده بود. شايد هرگز از اين زاويه به موضوع نگاه نكرده بوديم كه ما »مجبور« به مصرف هستيم و از درستي اين حرف متعجب شديم. البته ما ميدانستيم كه خيلي وقت قبل حق انتخاب خود در مورد مصرف موادمخدر را از دست داده ايم. چه شنيدن اين پيام باعث پاك شدن فوري ما شده باشد، چه نشده باشد، بهر حال ما اين پيام را شنيده ايم و يك نفر آن را به ما رسانده است.

چرا در قدم دوازدهم ذكر شده كه ما پيام را به معتادان ميرسانيم؟ چرا NA در حاليكه هيچ چيز براي ما كار نمي كرد، توانست برايمان سودمند باشد؟ تقريباٌ همه ما افرادي را مي شناختيم – مثلا يك معلم، يك مشاور، عضوي از خانواده ، يا يك افسر پليس – كه به ما مي گفتند مصرف مواد مخدر دارد ما را ميكشد و همه چيزهاي كه برايمان مهم هستند را از بين مي برد و اين كه اگر بتوانيم از دوستان مصرف كننده دور باشيم يا به هر نوعي دست رسي خودمان به مواد مخدر را محدود كنيم، قادر خواهيم بود زندگي خود را تغيير دهيم. اكثر ما نيز ٌاحتمالا تا حدي با اين نظر موافقت داشتيم مگر اين كه در انكار كامل بوديم. اما پس چرا تا زماني كه معتادان گمنام را نيافته بوديم هيچ تسكيني پيدا نكرديم؟ اعضا ديگر NA چه چيزي داشتند كه توانست ما را متقاعد كند كه بهبودي امكان پذير است؟

وقتي كه ما در مورد بكار بستن اصول بهبودي در تمام امور زندگي صحبت مي كنيم، مفهوم آن و نكته كليدي آن "تمرين" اين اصول است. فقط لازم است كه ما دائم سعي كنيم اصول روحاني را در زندگي خود تمرين نمائيم، انتظار نيست كه ما آن ها را در تمام شرايط زندگي بطور كامل به اجراء درآوريم. منافع روحاني كه از كاركرد اين قدم عايدمان ميشود به تلاش و كوشش ما بستگي دارد نه به موفقيت هايمان.

اگر چه اين قدم از ما مي خواهدكه كليه اصول روحاني را تمرين كنيم، اما اصول روحاني خاصي هستند كه با اين قدم مربوط مي شوند. دراين قدم ما بر روي عشق بدون شرط، از خودگذشتگي و ثبات قدم تمركز مي كنيم. تمرين اصل روحاني عشق بدون شرط در قدم دوازدهم ضروري است. هيچ كس به اندازه يك معتاد در حال عذاب به عشق بدون شرط نياز ندارد. ما از كساني كه به آنها پيام ميرسانيم چيزي درخواست نميكنيم. ما از آن ها درخواست پول نمي كنيم . از آن ها انتظار تشكر نداريم. حتي از آن ها نميخواهيم كه حتماٌ پاك بمانند. ما خيلي ساده فقط خود و پيام خود را عرضه ميكنيم.

حركت به جلو ز اينكه بخواهيم بيش از حد در مورد به پايان رساندن كاركرد دوازده قدم هيجان زده شويم، بايد درك كنيم كه كار ما تمام نشده است. ما نه تنها بايد به سعي خود در بكارگيري اصول روحاني دوازده قدم كه بسياري از ما آن را "زندگي به روال برنامه" مي خوانيم، ادامه دهيم. بلكه حتماً بايد در طول زندگي رسماً بارها و بارها هر يك از آنها را دوباره كار كنيم. بعضي از ما ممكن است فوراً پس از يك بار كاركرد قدمها با درك تازهاي كه از مفهوم آن ها به دست آورده ايم مجدداً اقدام به كار كرد دوازده قدم نمايند. بعضي ديگر براي مدتي صبر ميكنند يا بر روي مفهوم خاصي از قدمها تمركز مينمايند. هر اقدامي كه انجام دهيم مهم اين است تا هر وقت ديديم كه دوباره در برابر اعتيادمان عاجز هستيم يا هر زمان كه مسائل جديدي در رابطه با كمبوده ايمان و يا افرادي كه به آنها خسارت زده ايم بر ما آشكار شد، هميشه قدم ها به عنوان راهي بسوي بهبودي در دسترس ما هستند.