تالار تبادل تجربه انجمن معتادان گمنام UK
سوال 10 : احساسات و افکار من قبل از اینکه علیرغم آگاهی از نتیجه به کاری از روی وسوسه - نسخه‌ی قابل چاپ

+- تالار تبادل تجربه انجمن معتادان گمنام UK (https://nafarsiuk.org/forum)
+-- انجمن: راهنمای کارکرد قدم های دوازده گانه انجمن معتادان گمنام (https://nafarsiuk.org/forum/forumdisplay.php?fid=6)
+--- انجمن: قدم دوم (https://nafarsiuk.org/forum/forumdisplay.php?fid=44)
+---- انجمن: نداشتن سلامت عقل (https://nafarsiuk.org/forum/forumdisplay.php?fid=147)
+---- موضوع: سوال 10 : احساسات و افکار من قبل از اینکه علیرغم آگاهی از نتیجه به کاری از روی وسوسه (/showthread.php?tid=110)



سوال 10 : احساسات و افکار من قبل از اینکه علیرغم آگاهی از نتیجه به کاری از روی وسوسه - admin-nafa - 2021/05/16

سوال 10 : احساسات و افکار من قبل از اینکه علیرغم آگاهی از نتیجه به کاری از روی وسوسه دست بزنم چه بوده اند ؟


RE: سوال 10 : احساسات و افکار من قبل از اینکه علیرغم آگاهی از نتیجه به کاری از روی وسوسه - سپهر۱۸۷۷ - 2021/05/17

دقیقا لحظه ای است که در افکارم به ایننتیجه می رسم که یک حرکت اشتباه است اما زمانی که وسوسه ی قوی ظاهر می شود از روی حود محوری ترس لذت جوی انکار بی ملاحظه گی و گاهی هم خشم موجب می شود دلایل مثبت را کنار زده وافکار واحساسات ما که تابع بیماری است ما را مجاب به انجام هر کاری کند و این ضعف ها موجب می شود افکار واحساسات حقیقی و مثبت خود را نشان ندهند زیرا وسوسه یک حالت توهم است که همه ی مثبت ها را منفی جلوه می دهد و برعکس


RE: سوال 10 : احساسات و افکار من قبل از اینکه علیرغم آگاهی از نتیجه به کاری از روی وسوسه - sara.j - 2021/12/04

همانطوریکه میدانیم وسوسه ، میل مجدد به تکرار یک لذت منفی است که در ذهن ما نقش بسته ، یا اینکه تجربه یک لذت منفی جدید که با افکارمان به آن بهاء میدهیم ، علیرغم اینکه میدانیم پیامدش برای ما ندامت است . . . . ، اما حقیقتاً بر اساس چه معیاری اقدام به عمل از روی وسوسه ای میکنیم در حالیکه به مضرات و حال خرابیهای آن واقفیم ، چرا به وسوسه ای عمل میکنیم که میدانیم پشیمانی و هزینه در پی دارد .

اگر خاطرمان باشد یکی از ابعاد بیماری ما احساسی می باشد ، یعنی قوه ای که در احساسات ما نهفته است نسبت به دیگران فعالتر و حساستر است ، بنابراین وقتی احساسات ما تحریک میشوند مثل سیلی می ماند که به خروش می آید و این سیل از مجاریهای عصب حسی به ذهن و فکر ما منتقل میشود ، در آنجا اتفاقی که میافتد این است که بعلت عدم توانایی های عقلانی و عدم شناخت ودرکل نداشتن سلامت عقل بجای اینکه آب روی آتش بریزیم برعکس به این جریان توسط افکارمان پروبال میدهیم ، یعنی اینکه خروش احساسات را بجای اینکه مدیریت کنیم تا به بیرون از خودمان هدایت کنیم ، بر عکس به آن بهاء میدهیم در واقع بجای آب بنزین روی آتش میریزیم یعنی با افکارمان بدتر این احساسها را تحریک میکنیم و با تصویرسازیهای ذهنی اغوا کننده ، طعم لذت و عطش دستیابی به آن وسوسه و لذت را درخود شعله ورتر میکنیم و در حقیقت سیل خروشان حسها و لذایذ منفی را به یک سونامی ویرانگر مبدل میسازیم ، بدیهیست در چنین شرایطی جزء تسلیم در مقابل وسوسه ها دیگر کاری از دستمان برنمی آید و آگاهی ما از پیامدهای منفی آن وسوسه عملاً کارگشا نمیباشد