2021/10/21، 11:00 AM
2021/12/27، 08:25 PM
در این سوال متوجه میشوم که با چند دسته جواب روبرو هستیم - گاهی با دانشی که از برنامه کسب کرده ایم تشخیص میدهیم و اقرار میکنیم و و ان را اصلاح میکنیم – گاهی تشخیص میدهیم و اقرار هم میکنیم اما تمایلی برای اصلاح ان نداریم – و البته گاهی هم قدرت تشخیص نداریم و یا در انکار به سر میبریم و در این حالت هشدار راهنما – دوستان بهبودی – درد ها و خسته شدن و فرار دیگران ما را به خود میاورد * مثال * نیوتون و افتادن سیب – داد نزد سیب افتاد و ان را بخورد ...چون جالب نبود بلکه داد زد سیب افتاد و بعد به ارامی گفت سیب افتاد ؟ چرا افتاد ؟ ( چگونگی دقیق خطا را دنبال کرد )
قدم پنجم به ما یاد میدهد که نباید دیگر مثل گذشته خطا های خود را به صورت سطحی مورد بررسی قرار دهیم و فقط بخواهم به خود خطا اقرار کنم – چون این امر باعث می شود من در خود خطا گیر کنم و و چرا ان را انجام داده ام گیر کنم و فرصت بهبودی و تغییر را از دست بدهم – ما باید با کمک راهنما چگونگی شکل گیری ان خطا را تشخیص دهیم . یعنی چه نواقصی و انگیزه و اعتقادات نا سالمی باعث به وجو امدن ان خطا شدند مثلا ----<<>> چرا من از برقراری روابط جدید می ترسم ؟ چرا من سکس را با عشق اشتباه میگیرم ؟ چرا نمی توانم اعتماد کنم ؟ چرا من معتاد همیشه بدخواهان خود را دوستان عزیز می بینم ؟ چرا همیشه سپر دفاعی دارم ؟ چرا بلد نیستم احساساتم را درست بیان کنم ؟ .........وما باید ریشه اینها را پیدا کنیم و از همه مهمتر انها را بپذیریم و البته مهم است یادمان باشد که این مسئله ای سخت و خطیر است و ما نیز برای رسیدن به ان به منابعی نیاز داریم
منابع : راهنما – نشریات – حضور در جلسات و گوش دادن – ارتباط با اعضای با تجربه و کمک گرفتن از انها – دعا کردن - ...
قدم پنجم به ما یاد میدهد که نباید دیگر مثل گذشته خطا های خود را به صورت سطحی مورد بررسی قرار دهیم و فقط بخواهم به خود خطا اقرار کنم – چون این امر باعث می شود من در خود خطا گیر کنم و و چرا ان را انجام داده ام گیر کنم و فرصت بهبودی و تغییر را از دست بدهم – ما باید با کمک راهنما چگونگی شکل گیری ان خطا را تشخیص دهیم . یعنی چه نواقصی و انگیزه و اعتقادات نا سالمی باعث به وجو امدن ان خطا شدند مثلا ----<<>> چرا من از برقراری روابط جدید می ترسم ؟ چرا من سکس را با عشق اشتباه میگیرم ؟ چرا نمی توانم اعتماد کنم ؟ چرا من معتاد همیشه بدخواهان خود را دوستان عزیز می بینم ؟ چرا همیشه سپر دفاعی دارم ؟ چرا بلد نیستم احساساتم را درست بیان کنم ؟ .........وما باید ریشه اینها را پیدا کنیم و از همه مهمتر انها را بپذیریم و البته مهم است یادمان باشد که این مسئله ای سخت و خطیر است و ما نیز برای رسیدن به ان به منابعی نیاز داریم
منابع : راهنما – نشریات – حضور در جلسات و گوش دادن – ارتباط با اعضای با تجربه و کمک گرفتن از انها – دعا کردن - ...