سؤال 2- تفاوت بین یک سازمان حکومتی و یک سازمان خدماتی، اغلب نه در ساختار آن بلکه در بنیاد روحانی و هدف آن می‌باشد. چه چیز در مورد هدف اصلی NA روحانیت موجود در آن، وجود دارد که می‌گوید ساختار ما باید همیشه خدماتی باشد و هرگز حکومتی نباشد.
چون اگر از حالت خدماتی خارج شود از هدف اصل دور می شويم و از حالت روحانی خارج شده و به طرف ماديات و تائيد و خودمحوری كشانده می شود و در اين صورت اصل همسانی و از خودگذشتگی و فروتنی از بين ميرود، بنياد و ماهيت NA با تجربه روحانی، گذشت، ايمان و در اختيار ديگران گذاشتن آنچه كه به ما بخشيده شده برای حفظ آن شكل گرفته ولی در شرايط حكومتی منافع شخصی و خودمحوری باعث از بين رفتن يک هدف و روحانيت مي شود و نيت خير، گذشت ،عشق و ايمان از بين ميرود و در كل هدف در خدمت رسيدن به يک نگاه فروتنانه می باشد.
(منافع مشترک انجام نمی شود، پيام عشق و اميد داده نمی شود، خدمات به درستی انجام نمی شود، تصميمات با وجدان گروهی انجام نمی شود و از خرد جمعی دور می شويم، اصل برابری، چرخش در خدمات و اتحاد از بين ميرود)
سنت پنجم کمک یک معتاد به یک معتاد سازمان‌های حکومتی پایینیها کار می‌کنند برای بالایی‌ها و خدماتی بالایی‌ها کار می‌کنند برای پایینیها؛ سنت پنجم ما بدونه برخورداری از بهبودی شخصی و آگاهی نسبی از اصول امکان پذیر نمی باشد؛ تاوقتی که خدمت به همان صورت که برای ما انجام شد انجام نگیرد معتاد پاک نمی‌شود و پاک نمی‌ماند سازمان حکومتی است که از بالا به پایین و دستوری است یعنی از بالا یک حاکم شروع و به معاون و کارمند و خدمت گزارختم میشود و ادامه پیدا می‌کند بطور کلی دستورات از پایین باید انجام شود یعنی این دستورات از پایین شروع و به بالا می آید