انجمن معتادان گمنام UK

Warning: in_array() expects parameter 2 to be array, string given in /home2/nafarsi1/domains/nafarsiuk.org/public_html/wp-content/plugins/astra-addon/addons/blog-pro/classes/class-astra-ext-blog-pro-images-resizer.php on line 168
راهنمای خود بودن

راهنمای خود بودن

راهنمای خود بودن

راهنمای خود بودن

من در دورانِ بهبودی هر از گاهی ناخواسته خودم را به عنوان یک راهنما انتخاب کرده ام و اگر من در این رابطه منحصر به فرد بودم، قطعأ احساس شرم می کردم و در آن صورت این مقاله دیگر ارزشِ چاپ شدن درمجلۀ NAWAY را پیدا نمی کرد. به هر حال این طور به نظر می رسد که ما دوست نداریم به دیگران اجازه دهیم به ما کمک کنند و در مقابل آن مقاومت نشان می دهیم. چنین چیزی در بین معتادان مشترک بوده و متداول می باشد.
بنابراین اگر پاسخ شما به برخی از سؤالات زیر «بله » باشد شاید شما هم تجربۀ راهنمای خود بودن را داشته اید.
1. وقتی تازه وارد بودید آیا به دلیل این که دوست نداشتید کسی به شما بگوید چکارکنید، درمقابلِ راهنما گرفتن مقاومت می کردید؟
2. آیا اولین راهنمایتان، یک راهنمای موقت بود چون که دوست نداشتید برای دراز مدت متعهد شوید؟
3. آیا ازکسی خواسته اید که راهنمایتان شود و طی چند روز، چند هفته یا چند ماهِ بعد به او زنگ نزده اید و دلیلتان هم این بود که نمی دانستید به او چه بگویید؟
4. آیا به دلیل اینکه فکر می کنید ممکن است راهنمایتان سرش شلوغ باشد یا او خسته باشد، از زنگ زدن به او پرهیز می کنید؟
5. آیا سه بار یا بیشتر راهنمای خود را عوض کرده اید، چون که نظرش در موردِ صحبتهای شما برایتان ناخوشایند بود؟
6. آیا به دلیل اینکه نمی خواهید آنچه را که راهنمایتان به شما خواهد گفت بشنوید، از زنگ زدن به او خودداری می کنید؟
7. آیا وقتی راهنمایتان جوابِ تلفن را نمی دهد خدا را شکر می کنید؟
8. آیا به راهنمایتان دروغ گفته اید؟
9. آیا بدون مشورت با راهنمایتان خدمتی را گرفته اید که بعدا شما را تحت فشار بیش از حد قرار داده باشد؟ ایا هرگز قبل ازصحبت با راهنمایتان، از یک پست خدماتی انصراف داده اید؟
10 . آیا هرگز واقعأ نیاز به صحبت با راهنمایتان داشته اید اما بعد از تماس گرفتن گفته باشید که فقط برای حفظ ارتباط زنگ زده اید؟
11 . آیا هرگز در زمان برخوردن به مشکل خاصی، آنقدر از تماس با راهنمایتان تفره می روید تا اینکه خودتان راه حلی را پیدا کنید؟
12 . آیا با راهنمایتان راجع به رویدادهای روزانه گفتگو کرده ولیکن درموردِ دوازده قدم و بهبودی تان چیزی نمی گویید؟
13 . آیا به جای درخواست کمک کردن، تکلیف های خواندنی یا نوشتنی از قدمها برای خود تجویز می کنید؟
14 . وقتی رهجوی شما مشکلی دارد که شما تجربه ای در آن مورد ندارید، آیا جویای تجاربِ راهنمایتان می گردید؟
15 . آیا هرگز از راهنمایتان درموردِ مشکلی راهکار خواسته اید و سپس به شما یادآوری شده باشد که همین راهکار دررابطه با همین مشکل قبلآ به شما پیشنهاد شده بود اما شما اجرایش نکردید. یا اینکه با راهنمایتان بحث کرده و از اجرای پیشنهادهایش خودداری می کنید؟
16 . آیا هرگز فرایند ترازنامه نویسی و یا کارکردِ قدمها را دوباره از سرگرفته و سپس متوجه شده اید که مدت زمان زیادی است که به آنها نپرداخته اید و حتی قادر به یافتن نوشته های قبلی خود نیستید؟
17 . آیا راهنمایی را که شرایط جسمی خوبی نداشته و دردسترس نبوده حفظ کرده اید و تمایلی برای پیدا کردنِ یک راهنمای دیگر از خود نشان نداده اید؟
18 . وقتی راهنمایتان فوت کرد و یا نقل مکان نمود آیا به دلیل این که هیچ کس دیگر نمی توانست جای او را بگیرد از گرفتن یک راهنمای جدید خودداری نموده اید؟
خیلی ساده، راهنمای خود بودن یعنی مقاومت نشان دادن درمقابل جویایی و پذیرشِ عشق و تجربه ای که یک راهنما می تواند فراهم کند. راهنمای خود بودن می تواند باعث شود راه حلهای مورد نیاز یا دیرتر عنوان شوند و یا بهترین راهکار نباشند. همچنین می تواند منجر به دورشدن ما از دیگر دوستان بهبودی و در نهایت لغزش گردد. البته هیچ راهنمایی کامل نیست، ولیکن حتی با وجود ناکاملی های موجود، اگر به یک راهنما اجازه دهیم به ما کمک کند، احتمال پاک ماندن مان به شدت افزایش یافته و زمانی که به مشکل می خوریم سریع تر می توانیم تسکین پیدا کنیم.
اگر شما راهنما ندارید یک نفر را که در دسترس بوده و دوازده قدم را کارکرده باشد پیدا کنید. اگر اخیرا با راهنمایتان تماس نگرفته اید، به او زنگ بزنید و سپس این کار را بطور مستمر انجام دهید و علاقه تان را به
کارکرد قدمها ابراز کنید. اگر راهنمایتان حقیقتا نتواند در دسترس باشد، یک راهنمای جدید انتخاب کنید.
اگر راهنمایتان پیشنهاد کرد که شما کار جدیدی را انجام دهید، به جای مقاومت و جر و بحث، آن را امتحان کرده و نتیجه کار را بررسی کنید. فقط یادتان باشد که حتما نباید راه حلِ مشکلتان را قبل از تماس با
راهنما پیدا کرده باشید. شما خود را به راهنما تحمیل نمی کنید بلکه فرصتِ تحققبخشیدن به هدف اصلی مان و همچنین تجربه نمودنِ لذتی که از طریق خدمت کردن به معتاد دیگری حاصل می گردد، برای او فراهم می نمایید.
علی رغم لغزیدگی های وقت و بی وقت ام بسوی خود راهنمایی، کلیۀ تجاربِ مهم و مثبتی را که در بهبودی منجر به تحول در زندگی ام گشته اند، بواسطۀ کارکرد قدمها با یک راهنما بدست آورده ام. پیشنهاد میکنم این فرصت را از خودتان دریغ نکرده و بی اعتمادی، عصبانیت، رنجش، ترس و انزوای خویش را رها نموده و یک راهنما بگیرید. همانطور که در بدو ورود به من گفته شد، این راه را برای 30 روز امتحان کنید و اگر
راضی نبودید ما پولتان را مسترد خواهیم نمود.

منبع مجله na way
نویسنده:کرِیگ
پی دابلیو کالیفرنیا
ایالات متحدۀ آمریکا

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا