تسلیم آخرین راه است
تسلیم آخرین راه است,پیام انجمن NA,مشکلات بیماری اعتیاد,پیروی از افکار معتادگونه,خواب غفلت معتاد
اسم من Matthew و یک معتاد در حال بهبودی هستم ، هم اکنون که مشغول نوشتن این نامه هستم ، در داخل زندانی در ایالت فینیکس قرار دارم و روی یک صندلی ، کنار تختم ، نشسته ام ، وقت ورزش صبح گاهی و هواخوری زندان ، تمام شده و هر یک از هم اتاقی هایم مشغول انجام کاری برای گذراندن اوقات خود هستند .
من هم در این فکر هستم که ، احساسات و تجربه ام را برای شما و مجله ی ضربان قلب NA و خوانندگان عزیز آن که همگی همدردان من هستید، بنویسم.
با نزدیک به چهارده سال تخریب مصرف مواد مخدر به آخر خط خود رسیدم و واقعا دیگر هیچ چیز برای باختن و از دست دادن ، نداشتم. از نظر روحی و احساسی به آشفتگی کامل رسیدم و تمام وجودم پر از ترس شده بود.
از نظر جسمانی کاملا تخریب شده بودم و دیگر حتی توان راه رفتن را هم نداشتم و اجتماع و خانواده ام به طور کلی مرا طرد کرده بودند و در انزوا و تنهایی کامل روزگارم را می گذراندم.
تا اینکه عنایت خداوند شامل حالم شد و پیام انجمن معتادان گمنام، از طریق یکی از دوستان بهبودی به من رسید و وجودم را پر از عشق و امید کرد.
سپس شروع به طی نمودن این راه روحانی و معنوی کردم، در اوایل پاکی بودم که راهنمایم گفت : فکر نکن مشکل تو فقط مواد مخدر بوده و حالا که مصرف نمی کنی و پاک شده ای دیگر تمام مشکلات و بیماری اعتیادت تمام شده است .
با گذشت زمان و مرور قدم ها و خدمت کردن فکر کردم تمام مشکلات ام در رابطه با بیماری اعتیاد برطرف شده است و همه ی اطرافیانم ، مرا پذیرفته اند و بهبودی معنی اش همین است .
اما سخت در اشتباه بودم ، وقتی در مقطع دو سال و یک ماه پاکی ، به خاطر پیروی از افکار معتادگونه ام، پایم به زندان باز شد ، تازه فهمیدم که چه اشتباه بزرگی کرده ام .
در زمان اعتیاد فعال به طور کامل در خواب غفلت بودم و اختیار و اراده ام تحت کنترل مواد مخدر بود ، وقتی هم که وارد برنامه شدم ، این هوای نفس و افکار بیمارگونه ام بود که برای من تصمیم گیری می کرد.
به خاطر زندان رفتنم تمام باور های جدیدی که اطرافیانم نسبت به من پیدا کرده بودند را از دست دادم ،خودم هم نسبت به انجمن باورم را از دست داده بودم ، اما بار دیگر لطف خداوند شامل حال من شد و در حالی که واقعا شرایط سختی داشتم، محبت دوستان همدردم را داخل زندان دریافت کردم .
در زندانی که من دوران محکومیت ام را سپری می کنم، جلسات NA برگزار می شود و دوستان پیام رسان کمیته بیمارستانها و زندان ها (H&I) به داخل زندان می آیند و ما معتادان را ، برای ادامه مسیر بهبودی حمایت می کنند.
در حال حاضر ، دوباره به جلسات برگشته ام و دوستان بهبودی به من امید روزهای خوش و آزادی می دهند و بار دیگر مجددا موفق شدم تا در این راه روحانی قدم بگذارم .
به تازه گی به مقطع پاکی سه سالگی رسیدم و در زندان چیپ گرفتم و مجددا شروع کردم به خدمت، با توجه به شرایط بد روحی با نوشتن نامه به دوستان بهبودی بیرون از زندان و مشارکت کردن و رهجو گرفتن داخل زندان، سعی کرده ام ، از زیر بار انکار معتادگونه بیماری اعتیادم رها شوم، با گذشت زمان به این نتیجه رسیده ام که تمام مشکلات من از بها دادن به بیماری ام و اراده شخصی ام سرچشمه گرفته است و باید از اراده شخصی خود دست برداشته و تسلیم خواست و اراده خداوند و اصول روحانی برنامه شوم.
نمی دانم تا چند وقت دیگر باید در زندان باقی بمانم ، برایم مهم نیست ، اما امروز دیگر افکار و احساسات بد و منفی را از خودم دور کرده ام.
به هر حال از زندگی ام راضی هستم و جایگاه امروزم را پذیرفته ام و تمام سعی ام این است که مثل یک انسان واقعی زندگی کنم و معنی دوست داشتن و دوست داشته شدن را بفهمم، امروز و در همه حال سپاسگزار خداوند مهربان هستم و فقط برای امروز زندگی می کنم .
تسلیم آخرین راه است,پیام انجمن NA,مشکلات بیماری اعتیاد,پیروی از افکار معتادگونه,خواب غفلت معتاد
نویسنده : (MATTHEW-M)
منبع : مجله ی الکترونیک ضربان قلب NA
