انجمن معتادان گمنام UK

Warning: in_array() expects parameter 2 to be array, string given in /home2/nafarsi1/domains/nafarsiuk.org/public_html/wp-content/plugins/astra-addon/addons/blog-pro/classes/class-astra-ext-blog-pro-images-resizer.php on line 168
بزرگ شدن در NA

بزرگ شدن در NA

بزرگ شدن در NA

بزرگ شدن در NA,به واسطه NA,تلاش برای پاک ماندن

به همان دلایل معمول سر و کارم به NA افتاد، و به برکت این انجمن و قدم های دوازده گانه، همین طور که NA داشت دور و برم رشد می کرد، به معنای واقعی در این انجمن بزرگ شدم.

من در ۱۹۸۳ در شیکاگو پاک شدم. آن موقع من هنوز شانزده سالم نشده بود و فهرست تمام جلسات آن نواحی بیشتر از یک صفحه کاغذ نمی شد. بیشتر نشریات اما هنوز نوشته نشده بود، به جای جاکلیدی های فعلی، از چیزی شبیه ژتونهای قمارخانه استفاده می شد، و اولین کتاب پایه ای که من داشتم یک نسخه زیراکسی تأیید شده کمیته نشریات بود.

در جلساتی که من شرکت می کردم، تعداد زن ها خیلی کم بود و هیچ کس به اندازه من کم سن و سال نبود. شش ماه پاکی بیشتر نداشتم که از تلفن همگانی یک خانه بین راهی مخصوص نوجوانان که محل سکونتم بود، چند ساعت تلفن امداد NA را جواب می دادم.

حالا که به آن زمان نگاه می کنم، می بینم انگار NA و من هر دو نوجوان هایی بودیم که با هم بزرگ شدیم. در آن دوران انجمن داشت به سرعت رشد می کرد، تمام آخر هفته ها ما یا مشغول سفر و شرکت در جلسه ها و کارگاهها بودیم یا در تدارک برگزاری مراسم دسته جمعی، و داشتیم با هم یاد می گرفتیم که چه طور پاک بمانیم.

آن روزها مهم ترین مسئله ما این شده بود که در جلسات با چه عنوانی خودمان معرفی کنیم ، ما داشتیم هویت خودمان را در مقام یک انجمن تثبیت می کردیم؛ ما می توانیم در NA، و فقط در NA، به بهبودی دست پیدا کنیم. آن موقع خدمتی زمین نمی ماند، و من از آن دست معتادهایی بودم که به شکلی کم و بیش وسواسی، نه یا ده سال اول بهبودی ام را مدام درگیر کارهای خدماتی بودم. من این بخت را داشتم که در بسیاری از آغازها شریک باشم: راه اندان دفتر خدماتی ناحیه ای، ایجاد دو ساختار خدماتی منطقه ای، تدارک برای همایش های محلی و جهانی، و نگارش نشریات NAبزرگ شدن در NA,به واسطه NA,تلاش برای پاک ماندن

از گذراندن نیمی از عمرم در N۸ چه چیزی یاد گرفته ام؟ یک کلام این که اصرار اساسی این برنامه، واقعه اساسی است. برای خدمت کردن، راهنمای خوب داشتن کار کردن قدم ها، و جلسه رفتن هیچ جایگزینی وجود ندارد. خوش اقبالی من از این جهت بود که عملا با قدم ها بزرگ شدم ، این دوازده قدم ابزار شگفت انگیز برای روبه رو شدن با زندگی من در دوران بهبودی بود ، طبیعتا با مشکلات زیادی مواجه شده ام. اما به کمک ابزارهای بهبودی توانسته ام بر این دشواری ها چیره بشوم، و از آن مهم تر، از تمام این دشواری ها درس بگیرم و رشد کنم.

تقریبا ده سال پاکی داشتم که برای سکونت به یکی از قلمروهای بسیار دورافتاده مخصوص سرخ پوستان رفتم که در آن هیچ جلسه NA وجود نداشت. با این همه، بر اثر برقرار کردن روابط محکم با سایر معتادان و راهنمایم (که پانزده سال با او بودم) ، توانستم پاک بمانم و به کار کردن قدم ها ادامه بدهم. بزرگ شدن در NA,به واسطه NA,تلاش برای پاک ماندن

امروز می دانم در زندگی هر کاری بخواهم می توانم بکنم، به شرطی که آمادگی زحمت کشیدن را داشته باشم. به کار بستن قدم ها باعث شده من به تعبیر نشریات مان، به عضو مسئول و سازنده جامعه بدل شوم. من که در دوران دبیرستان ترک تحصیل کرده بودم، حالا مدرک کارشناسی ارشدم را هم گرفته ام و در واشنگتن دی سی، به امور سرخ پوستان در سراسر کشور رسیدگی می کنم.

خوب یادم هست اولین بار که می خواستم برای صدور برگه ی ورود کاخ سفید عدم سوء پیشینه بگیرم چه قدر دلشوره داشتم؛ تا موقعی که یادم آمد وقتی هنوز به سن قانونی نرسیده بودم، بنابراین سابقه ام قاعدتا پاک است! من به نقاط مختلف جهان سفر کرده ام و درگیر کارهایی بوده ام که به آنها ایمان دارم و خیریتی نیز در آنها هست.

حوالی بیستمین سالگرد پاکی ام، دوباره چند ماهی در شیکاگو بودم. ” دوستان سابق، خیلی هایشان به دلایل مختلف پرت و پخش شده بودند ، یکی در زندان بود، چند تا مرده بودند، و تعدادی هم پاک بودند ولی دیگر به جلسات نمی آمدند ، خیلی هایشان دوباره به مصرف رو آورده بودند،  و برخی پاک بودند ولی دیگر به جلسات نمی آمدند. من به روال همیشگی به ارزیابی وضعیت بهبودی ام پرداختم و نگاه کردم ببینم خودم ، همچنان به جلسات می روم ؟ به نظرم رسید من هر جا میروم مدت اقامتم از بقیه بیشتر است، و سخت احساس نیاز کردم که در کنار سایر اعضای باشیم و از آنها بشنوم که چرا هنوز به جلسات می آیند. بزرگ شدن در NA,به واسطه NA,تلاش برای پاک ماندن

شکر خدا همان کار را کردم که در تمام این سال ها به من گفته بودند: رفتم به جلسه و حرف زدم. از خمودگی و تردیدهایی گفتم که به سراغم آمده بود (از جمله این جمله تکراری که: «من خیلی کم سن و سال بودم که پاک شدم؛ شاید اصلا معتاد نبودم.»).

با جدیت دنبال اعضای قدیمی تر گشتم و پرسیدم چه چیزی به آنها انگیزه می دهد که همچنان پیرو این برنامه باشند. بعد دوباره خانمی را پیدا کردم که از اول پاکی اش، یعنی پانزده سال پیش، او را می شناختم؛ و دو نفری شروع کردیم به کار کردن مجدد قدم ها. بزرگ شدن در NA,به واسطه NA,تلاش برای پاک ماندن

به این ترتیب من ترازنامه قدم چهارم را یک بار دیگر هم نوشتم. خلاصه این که پیشنهادهای برنامه را به کار بستم. آن چه از این همه عایدم شد، نوعی بیداری روحانی مجدد بود؛ و تر و تازه شدن حیات دوران بهبودی ام. بزرگ شدن در NA,به واسطه NA,تلاش برای پاک ماندن

و حالا که اینها را می نویسم، در ایتالیا هستم. وارد حرفه جدیدی شده ام که خیلی دوستش دارم و کاملا مناسب من است، و در ضمن دوباره مشغول خدمت در انجمن شده ام. یکی از اعضای فعال گروه خانگی ام در ایتالیا ، سه راهنما دارم، و خودم راهنمای دو خانم بسیار دوست داشتنی هستم. وضعیت برنامه در اینجا خیلی شبیه سال ها پیش است که من وارد انجمن شدم، و من احساس افتخار و شور و شوق می کنم از این که در یکی دیگر از دوران های بهبودی، سهیم هستم؛ رشدی که این بار دارد در گوشه دیگری از دنیا ، رشد NA ، حاضر و سهیم هستم اتفاق می افتد.

سه سال قبل، در اولین همایش NA در ایتالیا بودم. موضوع تمام جلسه های این یکی از سرفصل های کتاب فقط برای امروز بود. در همان اولین جلسه ای، یک مرد ایتالیایی با چهارده سال پاکی گفت که هر روز این کتاب را می خواند و همین کار باعث نجات زندگی و پاک ماندنش شده است.

بی اختیار اشک از چشمم سرازیر شد. من وقتی هجده سالم بود، مسئول کمیته نشریات منطقه ای بودم و دو سال هماهنگ کننده طرحی بودم که اسمش را گذاشته بودیم : طرح کتاب روزانه». بزرگ شدن در NA,به واسطه NA,تلاش برای پاک ماندن

آخر هفته ها در زیر زمین خانه مادرم جمع می شدیم و متن ها را ویرایش می کردیم، و من متون تصحیح شده را وارد کامپیوتری می کردم که جزو اولین کامپیوترهای شخصی بود.

تا آن زمان، این فکر که کار ما احيانا چه تأثیری بر دیگران داشته، هرگز از ذهنم بیرون نرفته بود. اما پیش از حضور در این همایش که آن سر دنیا برگزار می شد، هیچوقت عملا متوجه این تأثیر نشده بودم؛ یعنی هنگامی که شنیدم یک معتاد دیگر به زبان ایتالیایی در مورد تغییر زندگی اش بر اثر متنی صحبت می کند که ما در زیرزمین خانه مادرم روی آن کار کرده بودیم.

امروز میفهمم چه طور اعمال ما در حیطه زندگی و بهبودی فردی، ممکن است در گوشه دیگری از جهان اثرگذار باشد. تک تک ما به واسطه NA و خدماتی که در انجمن انجام می دهیم، در پیوند با یکدیگر هستیم. خود من به سنت سرخ پوستان، همیشه می دانستم که همه ما به نوعی در پیوند با هم و خویش هم هستیم، اما هیچ وقت زیاد به این موضوع فکر نکرده بودم چون جوان و سخت درگیر تلاش برای پاک ماندن و رشد کردن بودم. حالا درک می کنم که چرا صرف نظر از مدت پاکی ام، همیشه باید به برنامه وصل باشم. بالاخره فهمیدم حرفی که خانواده ام این همه سال به من می گفتند چه معنایی دارد: Mitakuye oyasin..

بزرگ شدن در NA,به واسطه NA,تلاش برای پاک ماندن

منبع : کتاب پایه

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا